کریسمس از دو لغت تشکیل شده – کریس به معنی عیسی - و مس به معنی جشن { جشن تولد عیسی}
اما جشن گرفتن کریسمس هزاران سال پیش از تولد عیسی هم در جریان بوده است.ممکن است این را همه شما شنیده باشید که کریسمس در اصل متعلق به ایرانیان و مهر پرستان بوده و بعد وارد اروپا شده و ….این مقاله در مورد آن قصه تکراری نیست که شما ممکن است شنیده باشید.
=======================
کریسمس از روم وارد کلیسای کاتولیک شد. رومیان آن را از مصریان گرفته بودند. اولین مدرک ثبت شده حاکی از این جشن در مصر بوده است.{Catholic Encyclopedia,1911}
اوریگون نویسنده ای در اوایل مسیحیت می نویسد که «کتاب مقدس تاریخ تولد هیچ کسی را ثبت نکرده و گفته هم نشده که جشن یا مراسمی برای تولد عیسی برگزار شده بوده است».
پس چطور این تاریخ جعلی وارد کلیسای کاتولیک شد ؟
تاریخ ۲۵ دسامبر از تعطیلی پاگانی به نام «برومالیا» می آید و بعد از آن جشن دیگری به نام ساتورنالیا بوده و بعد هم جشن پرستش خورشید و الی آخر …
قبل از قدرت گرفتن مسیحیت در اروپا مردم عمیقا تحت تاثیر فرهنگ و تعطیلات پاگان ( کافرانه ) بودند به طوری که مسیحیت قادر نبود این سنتها را پاک کند. حتی خود مسیحیان غربی هم از جشن گرفتن برای خدایان لذت می بردند و بنابراین تصمیم گرفتند که به این مراسم ادامه دهند اما تحت عنوان نامی جدید و با اندکی تغییرات.
ازسوی دیگر مسیحیان شرقی مخالف جشن گرفتن برای تولد عیسی بودند و هم کیشان غربی خود را به بت پرستی و کفر محکوم می کردند. اما مخالفت کلیساهای شرق مانع از کلیسای غرب نشد و آنها تعطیلات و جشنهای کفار را وارد تقویم کلیسا کردند. از آن جمله بود تعطیلی روز یکشنبه. چرا که یکشنبه برای غیر مسیحیان روز خدای خورشید (میترا) بود (روز Sun - Day خورشید) و در آن روز به معابد می رفتند و مسیحیان روم هم روز یکشنبه را برای رفتن به کلیسا برگزیدند. البته نمی توان خیلی آنها را مقصر دانست- اول به این خاطر که تعداد آنها در میان کافران بسیار اندک بود و قدرتی نداشتند و از سوی دیگر به منظور افزایش پیروان مسیحیت آیینهای خود را مطابق با کفار تنظیم کردند تا آنها را به کلیساها بکشانند.
این نقشه در ابتدا موقتی بود و مسیحیان به کفار رومی می گفتند که روز یکشنبه به جای رفتن به معبد میترا به کلیسا بیایید و به این ترتیب کم کم تعداد مسیحیانی که بدون خبر مسیحی شده بودند افزایش یافت . کلیسا قدرت گرفت اما تواریخ جعلی هرگز از تقویم پاک نشدند.
در قرن چهارم کلیسای غرب دستور داد تا روز ۲۵ دسامبر را که در روم روز تولد «سول Sol » یا همان «میترا » بود به عنوان تولد عیسی جشن بگیرند چرا که تاریخ اصلی تولد او مشخص نبود. { Encyclopedia Americana}
«سول» در زبان لاتین یعنی خورشید و معادل دیگری برای خدای خورشید «میترا» است و این مسئله جنجال زیادی را بین کلیساها برانگیخت. در قرن سوم مدارکی هست که نشان می دهد کلیساهای سوریه روز ۶ ژانویه را برای تولد عیسی جشن می گرفتند اما این تاریخ به روز ۲۵ دسامبر که تولد میترا بود انتقال یافت. ارامنه و مسیحیان سوریه کلیسای کاتولیک را محکوم کردند چرا که به عقیده آنان کاتولیکها بت پرست شده بودند و میترا را می پرستیدند. { Encyclopedia Britannica }
به این ترتیب میترا وارد کلیساها شد :
۱- سیستم سیاره ای هفته ( هر روز هفته به نام یکی از خدایان نامگذاری شده بود و به پرستش آن خدا می پرداختند. همچنین نام این خدایان به سیارات داده شد و به آن سیستم سیاره ای گفتند)
۲-میترا خدای خورشید و روز یکشنبه مخصوص او بود
۳- پادشاهی کنستانتین و ریشه گرفتن کلیسا در حکومت
۴-فشار کلیسا از طریق قدرت سیاسی بر تمام مسیحیان برای پذیرفتن میترا
میترائیسم
میترا یکی از خدایان ایران باستان بود که صد سال بعد از تولد مسیح او را وارد سرزمینهای غربی کردند و کم کم مهمترین خدایان گشت. میترا در نزد اروپاییان فقط به عنوان خدای خورشید شناخته شده بود اما در بین آریاییان جنگنده ای بود که از صخره ای متولد شده بود. در معابد ایتالیا و یونان غالبا میترا را در حال کشتی گرفتن با گاو نشان داده اند. تا جایی که از اسطوره شناسی مشخص می شود آریاییان میترا را به عنوان خدای خورشید یا پسر خورشید نمی پرستیدند بلکه به صورت یک خدای قادر و مستقل و ایزد جنگ پرستیده می شد. اصطلاح آنکه میترا همان خورشید است بعدا از اروپا دوباره به شرق آمد و اگر چه نام میثرا از ریشه به معنی روشنایی است اما هیچ جا نام او همراه خورشید یا به معنی خورشید ذکر نشده است.
بت میترا در اروپا
اگرچه بارها گفته شده است اما باید باز هم تاکید کرد که میترا انسان نبوده است. بلکه از جنیان بوده است. تمام خدایان از قوم جن بوده و هستند ایضا. هر محققی این مطلب را می داند ولی به دو دلیل آن را نمی گوید - اول تعصب و علاقه به ادیان پاگانی که در قلب بیشتر ایرانیان هست متاسفانه – دوم- ترس از محکوم شدن به ایران ستیزی توسط مردمی که هیچ سوادی در مورد ایران ندارند !
میترا تنها خدای ایرانیان نبوده است. بلکه به همراه خدایانی از جمله «وارونا» «اندرا» » اهورا » و » آناهیتا » و ….پرستش می شده است. تمام این خدایان یا ایزدان توسط تمام اقوام آریایی – هندو آریایی و هندو ایرانی – هندو اوروپایی و هند و یونانی یکسان پرستش می شده اند و می شوند.
این بت در اصل متعلق به اهریمن برادر اهورا است اما آن را به نام میترا می شناسند.
میترا یا( «میثر « در زبان اوستایی ) یا (» کریس » در زبان لاتین) یا ( «سول» در زبان رومی ) …خدای خورشید و مظهر نور بوده است. از قدیمی ترین خدایان آریایی است و امروز همچنان در هند مورد پرستش است.
میترا در میان تمام مردم بین النهرین نیز پرستش می شده است و آیینها و مراسمی که در معابد میترا انجام می شده است امروز در کلیساهای کاتولیک انجام می شود از آن جمله : » غسل تعمید » – » خوردن نان و شراب » – زنگ کلیسا - «سرودهای دسته جمعی یا کر » – لباس کشیشان و کلاههای مخصوص کاردینال و پاپ » – علامت صلیب » – و « قرار دادن بت میترا به نام عیسی در کلیساها – «تقدس روز یکشنبه » – و جشن گرفتن روز ۲۵ دسامبر و …..
مصر یکی از خاستگاههای میترایسم بوده و استفاده از صلیب توسط مصریان رایج شده است. صلیب مصری یا آنخ را در دست الهه ایزیس مشاهده می کنید.
تکامل شکل صلیب از آنخ مصری به صلیب کاتولیک
در غاری حوالی زابل در شرق ایران قبرهای باستانی وجود دارند که همگی علامت صلیبهای بزرگی را بر خود دارند ! در مصر علامت صلیب توسط فراعنه حمل می شد (به نام آنخ) و در بین النهرین تمام کشیشان آشوری و موبدان زرتشتی و میترایی همگی این علامت را با خود داشتند.
کتیبه به دست آمده از سومر و آشور – برخی آن را کشیش آشوری و برخس موبد زرتشتی می دانند- کلاه او برای ما مهم است زیرا که طرح ماهی دارد و ماهی سمبل مهم خدای باستانی به نام سیبل است.
کلاه پاپ و کاردینال مسیحیان دقیقا همان کلاه مذهبی متعلق به ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد است. نشان دهنده نفوذ این عقاید در کلیسای کاتولیک
کلاه خدای باستان سیبل که سمبل ماهی است
داگون-خدای سومری
اسطوره شناسان می گویند که میترا یک خدای زرتشتی است که اگرچه ثابت می کند زرتشتیان یکتا پرست نیستند - اما باید دانست که میترا قبل از ظهور زرتشت پرستش می شده و بعد به لیست ایزدان زرتشتی اضافه شده است. نظریه دیگری هم هست که می گوید میترا در اصل همان اهریمن و برادر وارون (اهورا) است.این مطلب بیشتر با مقایسه بتهای یافت شده از آنها در سومر مشخص می شود.
در اسطوره های آریایی میترا خدایی به شکل و شمایل گاو هم تصویر شده است. و در اصل میترا یکی از از خدایان جنگ مانند بهرام و اندرا بوده است. با نگاهی به توصیفات و توضیحات اوستا و مهر یشت از خدای میترا و همچنین شرح لباس و سلاحهای این خدای جنگجو در نبرد با دیوان می توانیم این مطلب را اثبات کنیم. میترا از دوستان و همراهان بهرام بوده است. اگرچه بعد ها بهرام را به نام ایزد و خدای جنگ معرفی کردند و مهر را خدای خورشید نامیدند اما این مسئله بعد از پایان دوره خدایان آریایی بود. زمانیکه پرستش میترا به اروپا راه یافت میترا را به عنوان خدای خورشید و گاهی پسر خورشید معرفی کردند و افسانه هایی از او مشابه به عیسی مسیح رواج یافت. گفته می شود که میترا از باکره ای متولد شد و ۱۲ حواریون داشت و با آنها شامی در شب آخر خورد و سپس به آسمان صعود کرد و …قصه درازی است اما اساسی در حقیقت ندارد چرا که در تمام تحقیقات به مدرک یا متنی بر نخوردم که منبعی یا کتابی یا کشفیاتی در این زمینه معرفی کرده باشد. این داستان جعلی واضحا بعد از تولد عیسی واقعی به میترا هم نسبت داده شده است.
به وجود آنکه میترا و وارون از خدایان اولیه و بسیار مهم آریاییان بودند و نام آنها در تمام متون باستانی به چشم می خورد- در کمال تعجب هیچ مجسمه یا بتی از آنها در هندوستان نیز یافت نشده است که این مطلب در مورد اصلیت این خدایان ایجاد شک و شبهه می کند که در قسمتهای بعدی به آن خواهیم پرداخت.
در روز تولد میترا فاحشه های معابد جشن می گرفتند و مراسم اجرا می کردند ( عید ساتورنالیا ) و شاخه های سبز درختان را به صورت دایره کنار هم می گذاشتند تا سمبل خورشید باشد چرا که شاخه ها بدون خورشید نمی توانستند سبز بمانند. درختان سبز کاج و هر دخت سبز دیگری را قطع می کردند و آن را پر از هدایا برای میترا می نمودند که تزیین درخت ابتدا از مصر آغاز شد. { Fredrick J. Haskins, Answers to Question }
بابا نوئل Santa Claus
سانتا کلوس یعنی «سنت نیکلاس » بر طبق ادعای کلیسا قدیس مهربانی و پیری است. اما در حقیقت یکی از خدایان باستان مصر است به نام بث Bes که جنی کوتاه قد و چاق بوده و به بچه ها هدیه می داده است. این جن در تمام طول سال در نقطه شمالی زمین زندگی می کرد و تفریح و مهارتش در ساخت اسباب بازی برای بچه ها بود.
بت بث در مصر
همین جن در میان رومیان هم دیده و شناخته شده بود و نامش » ساتورن » بود به همین مشخصات و رومیان می گفتند که هر سال در ماه دسامبر او ظاهر می شود. { Babliotheca Sacra}
میبینید که چطور پرستش جنی به نام میترا در طول تاریخ دوام می آورد و چگونه عیسی دروغین جای عیسی واقعی را می گیرد ؟ اکثریت ما باورهای کهنه و قدیمی پدران خود را دنبال می کنیم بدون آنکه توجهی به تعالیم و دستورات الهی داشته باشیم. متاسفانه هر ایرانی امروز به خودش می بالد و با تعصب از ایرانیان باستان طرفداری می کند و در قلب خودش هم خدایان زرتشتی را هنوز دوست می دارد و علاقه ای را که به جنیانی که شاید تا به حال مرده باشند دارد حتی به آفریدگار یکتای خودش هم ندارد. افسوس که انسانها همیشه اشتباهات گذشته را تکرار می کنند.
حال باز می گردیم که اسناد موجود در اوستا و مهر یشت که از مهمترین اسناد ثبوت میترائیسم در میان آریاییان ایران و هندوستان و تمام پنچ قبیله آریایی است.
در سال ۱۹۰۸- وینکلر- خاور شناس آلمانی- در بغازکویی یا بغاز کله واقع شده در آسیای صغیر- نزدیک آنکارا- به سنگ نبشته هایی به خط میخی متعلق به ۱۴۰۰ سال قبل از میلاد دست یافت که در یکی از این سنگ نبشته ها نام چهار خدای آریایی » میترا» و » ورونا» و «اندرا» و «ناستیه» نقر شده بود. این متن عهدنامه ای است بین پادشاه هیتی ها و پادشاه میتان که از نژاد و فرهنگ آریایی بودند. { پیشگفتار ریگ ودا ص ۳}
این سند ثابت می کند خدایانی که در ۱۴۰۰ قبل از میلاد در میتانی پرستیده می شدند در هند و ایران نیز پرستیده می شدند.
همانطور که گفتیم میترا از قوم جنیان بوده است و مشخصات ظاهری او که در اوستا آمده کاملا نشان می دهد که موجودی هراسناک با هزاران چشم و گوش است. اما حالا می خواهیم ببینیم میترا جزو کدام دسته از خدایان بود است.( در این متن هر جا نام خدایان و دیوان آمده است مترادف با جنیان می باشد).
تاریخ اساطیر-جلالی نائینی ص ۱۵- در دوره آریایی و ودایی نیروهای ماورایی به دو دسته تقسیم می شوند: دسته خدایان (Devas) یا دیوان - در زبان اقوام آریایی دیو به معنی خدا بوده و به عنوان خدا پرستش می شده-
دسته دوم دسته اهوراها یا دیوان خبیث.
بنابراین با مطالعه سطور ریگ ودا و اوستا می توانیم به این نتیجه برسیم که جنیان یا دیوان در دوره آریایی به دو دسته بودند. یکی جنیانی که به آدمیان کمک می کردند و در ازای دریافت پیشکش و هدیه دشمنانشان را می کشتند. و دیگری جنیان شیطانی و بد صفتی که آدمیان و جنیان دیگر را آزار می دادند.
اهورا و مزدا بر خلاف تصور عامه ایرانیان دو خدای مجزا از هم هستند. اهورا یک خدای جدا است که از دسته اسوراها (اهوراها) است و اینان جنیان بد بودند. بتهای اهورا هنوز هم در نواحی غرب ایران و ترکیه پابرجاست و مردم محلی هنوز هم او را به نام اهورا می شناسند.اهوراها و بتهای ایشان امروز در معابد چین و ژاپن و کامبوج نیز وجود دارد و هیچ کس نمی تواند منکر این حقیقت شود که اهورا جزو دسته جنیانی از گروه اهوراها (اسوراها – اشوراها) است و نامش در کتب ژاپن و متون جن شناسی کامبوج نیز به ثبت رسیده و چیزی نیست که فقط متعلق به آریاییان ایران زمین بوده باشد.
و اما مزدا خدای دیگری است از سرزمین مزندران یا مازندران و نام او در سلسله نام خدایان باستان ذکر شده است.{History of Freemasonry} }Guardians of the Holy Grail }
مشخص نیست که از چه زمانی زرتشتیان تصمیم گرفتند این دو خدا را با هم مخلوط کنند و وانمود کنند که خدای یکتا است اما آنچه می توان مطمئن بود این است که این ادغام خدایان و تغییر نامها پس از ورود اسلام به ایران صورت گرفته است. اگرچه اکثر محققان مزدیسنی برای سرپوش گذاشتن روی این حیله ادعا می کنند که زرتشت خدایی به نام اهوره مزدا را معرفی کرده است اما این حرف نادرست به راحتی قابل افشا است.
اما از مدارک موجود در ریگ ودا اینطور بر می آید که میترایسم بسیار مقدم تر از پرستش اهورا بوده است و زمانیکه آریاییان اهورا را جزو دسته جنیان بد می شمردند برای میترا قربانی می کردند و مهر پرستی دین اصلی و باستانی ایرانیان بوده است. بعدها هم تعلیمات زردتشت تحت تاثیر باورهای میترایی تغییر پیدا کرد و هم اکنون نیز مهر یشت یکی از بزرگترین بخشهای اوستا را تشکیل می دهد که در زیر به طور خلاصه بخشهای منتخبی را قرار داده ایم:
اوستا
مهریشت ص ۳۵۳- کرده یکم
{ ۱-اهوره مزدا به سپیتمان زرتشت گفت: ای سپیتمان ! بدان هنگام که من مهر فراخ چراگاه را هستی بخشیدم – او را در شایستگی ستاش و برازندگی نیایش برابر با خود که اهوره مزدایم -بیافریدم.
۴-…مهر راخ چراگاه را می ستاییم که سرزمینهای ایرانی را خانمان خوش وسرشار از سازش و آرامش بخشد…
کرده دوم ۷- مهر فراخ چراگاه را می ستاییم که از منثره آگاه است. زبان آور هزار گوش ده هزار چشم برزمند بلند بالایی که بر فراز برجی پهن ایستاده است. نگهبان زورمندی که هرگز خواب به چشم او راه نیابد.
کرده چهار ۱۳- نخستین ایزد مینوی ( خدای آسمانی) که پیش از دمیدن خورشید جاودانه تیز اسب – بر فراز کوه البرز برآید….
از آنجاست که آن مهر بسیار توانا بر همه خانمانهای ایرانی بنگرد.
کرده هفتم ۲۶- آنکه دیوان را سر بکوبد.
آنکه بر گنه کاران خشم گیرد.
آنکه به مهر دروجان کین ورزد.
آنکه پریان را به تنگنا در افکند.
آنکه- اگر مردمان مهر دروج نباشند- کشور را نیرویی سرشار بخشد.
آنکه- اگر مردمان مهر دروج نباشند- کشور را پیروزی سرشار بخشد.
کرده هشتم ۳۱- ای مهر تواناتر !
تو را با نمازیکه در آن نام تو بر زبان آید – با نیایشی در خور زمان و با زور می ستایم.
کرده نهم ۳۶- آنکه جنگ را بر انگیزد.
آنکه جنگ را استواری بخشد.
آنکه در جنگ پایدار ماند و رده های دشمن را از هم بدرد.
آنکه رزم آوران ا د هر دو بال آوردگاه -پراگنده و پریشان کند- و از بیم او در دل سپاه دشمن خونخوار لرزه در افتد.
کرده نهم ۳۷- اوست که می تواند دشمن را پریشان و هراسان کند.
اوست که سرهای مهر دروجان را از تنهایشان فرو افکند.
سرهای مهر دروجان از تنهایشان جدا شود.
کرده نهم ۴۳- پس آنگاه- مهر فراخ چراگاه – آنان را به خاک افکند. پنجاهها – صدها- صدها هزارها – هزارها ده هزارها – ده هزار ها صد هزار ها - از آن روی که مهر فراخ چراگاه خشمگین است.
کرده شانزدهم ۶۵- آنکه گله و رمه بخشد.
آنکه شهریاری بخشد.
آنکه پسران بخشد.
آنکه زندگی بخشد.
آنکه بهروزی بخشد.
کرده بیستم ۸۰- تویی نگهبان خانمان.
تویی نگهدار کسی که دروغ نگوید.
کرده بیست و چهارم ۹۶- گرزی صد گره و صد تیغه بر دست گیرد و به سوی مردان همستار نشانه رود و آنان را از پای درافکند.
گرزی از فلز زرد ریخته و از زر سخت ساخته- که استوار ترین و پیروزی بخشترین رزم افزار است.
کرده بیست و هفتم ۱۰۷- در همه جهان کسی نیست که همچند مهر مینوی از خرد سرشتی بهره مند باشد.
در همه جهان کسی نیست که همچند مهر مینوی تیز گوش با هزار گونه کاردانی آراسته – از نیروی شنوایی برخوردار باشد.
مهر هر که را دروغ بگوید می بیند.
کرده سی ام ۱۱۹- ای سپیتمان!
مهر را بستای و پیروان خویس- مزداپرستان- را بیاموز که ستوران خرد و بزرگ و پرندگانی را که با شه پر به پرواز در آیند- نزد مهر پیشکش برند.
کرده سی و یکم ۱۲۸- در گردونه مهر فراخ چراگاه – هزار کمان خوش ساخت هست که بسی از آنها به زه گوسن آراسته است. تیر از این کمانها به شتاب نیروی خیال پرتاب شود و به شتاب نیروی خیال به سوی یر دیوان پرواز گیرد.
۱۲۹- در گردون مهر فراخ چراگاه- هزار تیر به پر کرکس نشانده زرین ناوک با سوفارهایی از استخوان خوش ساخت هست که بسی از چوبه های آنها آهنین است. این تیرها به شتاب نیروی خیال پرتاب شود و به شتاب نیروی خیال به سوی سر دیوان پرواز گیرد.
۱۳۰- در گردونه مهر فراخ چراگاه- هزار نیزه تیز تیغه خوش ساخت هست که به شتاب نیروی خیال پرتاب شود و به شتاب نیروی خیال به سوی سر دیوان پرواز گیرد.
در گردونه مهر فراخ چراگاه – هزار چکش دو تیغه پولادین خوش ساخت هست که به شتاب نیروی خیال پرتا شود و به شتاب نیروی خیال به سوی سر دیوان پرواز گیرد.
۱۳۱- در گردونه مهر فراخ چراگاه- هزار دشنه دوسر خوش ساخت هست که به شتاب نیروی خیال پرتاب شود و به شتاب نیروی خیال به سوی سر دیوان پرواز گیرد.
در گردونه مهر فراخ چراگاه – هزار گرز پرتابی آهنین خوش ساخت هست که به شتاب نیروی خیال پرتاب شود و به شتاب نیروی خیال به سوی سر دیوان پرواز کند.
۱۳۴-…به راستی همه دیوان پنهان و دروندان و رنه به هراس افتند.
کرده سی و سوم ۱۴۱- آنکه زورمندترین زورمندان است.
آنکه دلیرترین دلیران است.
آنکه داناترین بخشندگان است.
=================================
ریگ ودا
ص ۲۷ در ستایش میترا – ماندالای سوم – سرود ۶۰
{۱- میترا چون به سخن در آید مردم رابه کار بر می انگیزد. میترا زمین و آسمان هر دو را نگاه می دارد.
میترا مردم را با چشمانی که بسته نمی شود می نگرد.
با روغن مقدس برای میترا نذر بیاورید.
۲- آنکه برای تو (میترا) غذا آورد برتر از همه باشد..ای میترا ! آنکه می کوشد تا قانون مقدس را نگاه دارد آدیتیا است.
آنکه تو اورا یاری کنی هرگز کشته نشود و مغلوب نگردد. هیچ رنجی از دور و نزدیک به او نرسد.
۳-باشد که ما مسرور از غذای مقدس و فارغ از بیماری وبا زانوهای خم شده بر سطح زمین گسترده- و با پیروی دقیق از قوانین آدیتیا در رحمت لطف آمیز میترا باقی بمانید.
۴-این میترای قابل ستایش و متبرک با پادشاهی زاده شد – پادشاه و بخشنده.
باشد که ما از لطف مقدس او بهره مند شویم..آری در مهربانی محبت آمیز و فراوان او باقی بمانیم.
۵-آن آدیتیای بزرگ که باید او را با پرستش خدمت کنیم و مردم را بر می انگیزد – سراینده را قرین لطف خویش قرار می دهد.
به میترا که درخور والاترین ستایش است نذری را که او دوست دارد در آتش تقدیم نمایید.
۶-لطف سودمند میترا خداوند- و نگهدارنده نوع بشر- شهرت اعلا و بالاترین جلال می بخشد.
۷-میترا که جلال او در اقصی نقاط منتشر است- در نیرو از آسمان در می گذرد و در شهرت خویش از زمین فزونی می باید.
۸- نام پنج نژادـ مردم آریایی) به میترا توسل می جویند که در یاری – نیرومند می باشد. چون او نگاه دارنده همه خدایان است.
۹-میترا به خدایان و به مردم زنده و به آنکه علف مقدس را می گسترد- در اجرای قانون مقدس روزی می دهد.
ص ۲۹۱ در ستایش میترا و وارونا- ماندالای ۷- سرود ۶۵
{۱- چون آفتاب سر بزند من با سرود شما را می خوانم ! ای میترا و وارونا ! که فکر شما مقدس است.
قدرت الهی و زبر دست جاویدان شما با مرحمت به هر که شما بخواهید می رسد.
۲-چون آنها خدایان مهربان اهورا ها هستند- هر دوی شما زمینهای ما را بسیار ثمر بخش نمایید.
ای وارونا ! و ای میترا ! باشد که ما از شما این لطف را به دست آوریم که هر جا آسمان و زمین و روز است – ما را برکت دهید.
۳-بند نهنده ی گناه کاران چندین کمند دارند – مرگ پذیران گناه کار به سختی می توانند از آنها برهند.
ای وارونا ! ای میترا ! باشد که طریق نظم شما ما را چون قایقی که از آب می گذرد- از زحمتها بگذراند.
۴-ای وارونا ! و ای میترا ! بیایید و از نذور ما بچشید و مرتع ما را روزی رزق شیرین و فراوانی بخشید.
آب آسمانی نیکوی مصفای خویش را به فراوانی بر مردم فرو بارید.
۵-ای وارونا ! ای میترا !
این سرود مانند شیره سومای درخشان برای «وایو» به شما تقدیم می گردد.
سرود ستایش ما را مورد لطف قرار دهید- اندیشه و روان را بیدار سازید- و پیوسته ما را ای خدایان با برکات خود حفظ فرمایید.
در ستایش میترا و وارونا – ص۳۸۳- ماندلای پنجم- سرود ۷۲
{۱- این سرودها را به وارون و میترا تقدیم میداریم -همان گونه که آتری تقدیم کرد.
در این سبزه دار مقدس بنشینید شیره سوما بنوشید.
۲- به دستور و قانون شما در صلح پایدار به سر می برید. مردم را بر می انگیزید.
بر این سبزه زار مقدس بنشینید و از شیره سوما (هوم) بنوشید.
۳-باشد که ورون و میترا برای یاری ما این قربانی را بپذیرند.
بر سبزه زار مقدس بنشینید و از شیره سوما بنوشید.
در ستایش میترا و ورون ص ۴۲۹- ماندالای اول- سرود ۱۵۳
{۱- ای میترا ! و ای ورون قادر مساعد !
شما را با احترام و نذور خویش می پرستیم تا آنکه هر دوی شما را که پشتتان روغن آلود است- ما با روحانیون(موبد و برهمن) به وسیله سرود و روغن یاری نمایید.
۲- ستایش شما مانند نیرویی قوی است- بسان انگیزه ای- به شما خدایان دوگانه سرود نیکو شکلی تقدیم می شود. در آن گاه که روحانی شما نیرومندان را در مجالس تجهیز می کند و شاه( مرد توانگر) شما را برای برکت پرستش می نماید.
۳-ای میترا ! و ای وارون !
آدیتی گاو شیرده برای این مراسم و برای جمعی که نذر می آورند – جاری می شود.
وقتی که در مجلس آنکه عبادت می کند شما را بر می انگیزد- مانند روحانی با هدایای تقدیمی.
۴-باشد که گاوان و آبهای آسمانی شربت شیرین خود را در خانواده هایی که شما را خوشحال می سازند فرو ریزند.
باشد که او آن خانه خدای باستانی (خدای آتش یا آگنی) این را به ما بخشد.
از نوشیدن شیری که گاو می دهد- لذت برید
=========================
برخی محققان معتقدند که «وارون» در عصرهای بعدی تبدیل به اهوره مزدا شد اما بر اثبات این ادعا هیچ سندی معرفی نشده است.
از معدود تصاویر باقی مانده از خدای آریایی «وارونا» یا » وارون» که بعدها جای خود را به اهوره داد. از جنیان بسیار قوی جهنمی است که در بخش جنیان به آن خواهیم پرداخت.
برای تایید موارد زیر می توانید به کتابهای زیر و یا وب سایتهای داده شده مراجعه کنید و اگر باز هم نمی پذیرید دیگر به من ای میل نزنید و درخواست مدارک بیشتر نکنید.
ایران در زمان ساسانیان- آرتور کریستین سن – مقدمه
ریگ ودا { بخش ستایش میترا ص ۱۳-۲۹۱-۳۸۲-۴۲۹} و مقدمه و تاریخ اساطیر
نبرد خدایان امید عطایی
اوستا – ص ۱۰۶۰ -۱۶۶-۳۵۴-۳۵۵- مهر یشت
http://www.piney.com/His56.html
http://www.newadvent.org/cathen/10402a.htm
http://www.cais-soas.com/CAIS/Celebrations/yalda.htm
http://www.tyndale.cam.ac.uk/Scriptures/www.innvista.com/scriptures/compare/mithra.htm
http://www.well.com/user/davidu/mithras.html
http://www.crystalinks.com/mithra.html
Catholic Encyclopedia
Encyclopedia Britanicca
http://www.pantheon.org/articles/m/mithra.html
http://sailerfraud.blogspot.com/2006/08/origins-of-christianity.html